English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3071 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sample size U بزرگی نمونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
supercilicusness U بزرگی
magnifcation U بزرگی
voluminosity U بزرگی
magneficence U بزرگی
voluminesity U بزرگی
largeness U بزرگی
augustness U بزرگی
massiveness U بزرگی
masterdom U بزرگی
gentility U بزرگی
grandeur U بزرگی
greatness U بزرگی
enlargements U بزرگی
enlargement U بزرگی
sizes U بزرگی
size U بزرگی
hugeness U بزرگی
bigness U بزرگی
grandness U بزرگی
gloriousness U بزرگی
hauteur U بزرگی
magnitude U بزرگی
dignity U بزرگی
bulkiness U بزرگی
magnanimity U بزرگی طبع
so large U باین بزرگی
man and boy U چه در کودکی چه در بزرگی
formidability U استحکام بزرگی
headship U بزرگی برتری
Lordships U سیادت بزرگی
Lordship U سیادت بزرگی
order of magnitude U مرتبه بزرگی
to a greatness U بزرگی یافتن
eminence U برامدگی بزرگی
headships U بزرگی برتری
she was nipped in the bud U به بزرگی نرسید
to a greatness U به بزرگی رسیدن
eminency U برامدگی بزرگی
he did me a great wrong U خطای بزرگی .....
aggrandizement U افزایش بزرگی
vastity U عظمت بزرگی
vastitude U عظمت بزرگی
amplitude U دامنه بزرگی
immenseness U بزرگی عظمت
megacephaly U بزرگی بیش از حد سر
vastness U عظمت بزرگی
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
to be toast [American E] <idiom> U در دردسر بزرگی بودن
he is a great help U او کمک بزرگی است
bulk U حجم بزرگی از چیزی
he is a great person U شخص بزرگی است
that is no great work U کار بزرگی نیست
the meridian of glory U اوج بزرگی یا جلال
too big for one's breeches/boots <idiom> U احساس بزرگی کردن
breadth of mind U بزرگی یا وسعت فکر
monstrousness U شگفت انگیزی بزرگی
come a long way <idiom> U برنامه بزرگی ریختن
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
Majesties U بزرگی عظمت وشان واقتدار
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی متوجه ما است
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
bias error U خطایی با علامت و بزرگی ثابت
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
Majesty U بزرگی عظمت وشان واقتدار
(when the) chips are down <idiom> U بامشکل بزرگی مواجه شدن
he did me a great wrong U بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
piece deresistance U مثلا تیکه بزرگی از گوشت
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
to roll a huge snowball U گلوله بزرگی از برف درست کردن
nothing great is easy U هیچ کاری بزرگی اسان نیست
loving cup U پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
Police are out in force. U نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
anagoge U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
broadsheets U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
broadsheet U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
breaker U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
the propylaea U نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
anagogy U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
multivolume file U فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
miller thumb U یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
breakers U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
internally blown flap U فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
emphysema U اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
multiplan U یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
bigben U ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
I am a great believer in using natural things for cleaning. U من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
to kiss hands U دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
bulk U رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
number cruncher U یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
afro نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
copyslip U نمونه
forme U نمونه
module U نمونه
calligraph U نمونه
foretype U نمونه
ensample U نمونه
representatives U نمونه
representative U نمونه
sampling U نمونه
type U نمونه
paradigms U نمونه
paradigm U نمونه
modules U نمونه
paragons U نمونه
format U نمونه
examples U نمونه
example U نمونه
formats U نمونه
strickle U نمونه
exemplar U نمونه
exemplars U نمونه
paragon U نمونه
specimens U نمونه
types U نمونه
breadboard U نمونه
specimen U نمونه
typed U نمونه
instance U نمونه
modeled U نمونه
progenitors U نمونه
progenitor U نمونه
model U نمونه
schemata U نمونه
schema U نمونه
sampled U نمونه
sample U نمونه
precedents U نمونه
models U نمونه
modelled U نمونه
precedent U نمونه
typicalness U نمونه
pattern U نمونه
copies U نمونه
copied U نمونه
patterns U نمونه
instances U نمونه
copying U نمونه
copy U نمونه
batch U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batches U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
campus environment U محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
If these projections are anywhere close to accurate, it would be a great success. U اگر این پیش بینی ها حتی کمی دقیق باشند، این موفقیت بزرگی می بود.
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
emulator U نمونه ساز
holotype U نمونه شاخص
foretype U نمونه قبلی
for example U برای نمونه
exemplum U مثال نمونه
typal U شبیه نمونه
free sample U نمونه مجانی
ladle samble U نمونه پاتیل
exemplification U نمونه اوری
exemplarily U بطور نمونه
g U نمونه معیار
per sample U طبق نمونه
emulation U نمونه سازی
typical galaxy U کهکشان نمونه
tokenism U نمونه کاری
portfolio U نمونه محصول
specimen signature U نمونه امضاء
sight form U نمونه رصد
screamer U نمونه بسیارخوب
samplery U نمونه گیری
samplery U نمونه برداری
tokenism U نمونه نمایی
work sample U نمونه کار
typical sample U نمونه نوعی
typicality U نمونه علامت
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1Both the Afghan government and the international society agree that Afghanistan confronts major challenges before mining becomes the country’s economic lifeline and help create creation of a more self
2مفعول
1Material-dependent representative
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com